تحولات لبنان و فلسطین

«وطن امروز» شده است آینه دق خیلی‌هایمان. منظور از خیلی‌ها خودمانیم... ما رسانه‌ها... یا به طور مشخص مطبوعات.

وطن دیروز!

محمد تربت‌زاده/

«وطن امروز» شده است آینه دق خیلی‌هایمان. منظور از خیلی‌ها خودمانیم... ما رسانه‌ها... یا به طور مشخص مطبوعات. آینه دق از این بابت که هر روز باید از خودمان بپرسیم: «اگر بحران کاغذ یقه ما را بگیرد چه؟ گذشته از بحران کاغذ، با ریزش مخاطب در این سال‌ها چه کنیم؟ اصلاً به فرض که خودمان را از چنگ شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی که مخاطب‌هایمان را دزدیده است خلاص کردیم، گیریم اندک مخاطبی را که هنوز روزنامه می‌خواند به هزار بدبختی کشاندیم پای دکه‌های مطبوعاتی، گیریم با تیترهای پر سروصدا و گزارش‌های جنجالی، برای خودمان سری در سرها درآوردیم، اما دست آخر اگر سرنوشتمان بشود مثل وطن امروز چه؟ اصلاً بی خیالِ تیترهای پرسروصدا و گزارش‌های جنجالی! فردا روزی اگر بحران کاغذ، مشکلات مالی یا هزار معضل دیگر، «ما» روزنامه‌نگارها و خبرنگارها را از کار بی‌کار کرد، چطور به روی زن و بچه‌مان نگاه کنیم؟ جواب صاحبخانه را چه بدهیم؟» و هزار دغدغه دیگر که هر روز سوهان می‌شوند و می‌افتند به جان روح و روان روزنامه نگارها.

همه چیز از 88 آغاز شد

تیترها و گزارش‌های جنجالی «وطن امروز» به اندازه عمر روزنامه‌اش قدمت دارد. اصلاً شاید به قول بعضی از اهالی رسانه ، وطن امروز شهرتش را مدیون آغاز فعالیتش در سال‌های پر تنش 88 باشد. اگرچه نخستین شماره این روزنامه در روزهای داغ انتخابات 88 منتشر شد، اما مجوز انتشارش دو سال پیش صادر شده بود. اگر بپذیریم وطن امروز در سال‌های اولیه حضورش در عرصه مطبوعات آنچنان برای اهالی رسانه شناخته شده نبود، باید نخستین حاشیه‌سازی این روزنامه را مربوط به ماجرای افشاگری‌اش علیه «رادیو فردا» بدانیم. سال 92 بود که روزنامه وطن امروز در تیتر اولش مدعی شد، رادیوفردا با سخنگوی «جیش‌العدل» مصاحبه کرده‌است. هرچند رادیوفردا این ماجرا را تکذیب کرد اما حمایت رسانه‌هایی مثل «رجانیوز» از وطن امروز، نام این روزنامه را سر زبان‌ها انداخت.

از منتقدان می‌ترسند

دی ۱۳۹۳، هیئت نظارت بر مطبوعات به علت «توهین به رئیس‌جمهوری از طریق درج کاریکاتور» و تیتر نخستی که در تخریب رابطه با همسایگان و در مغایرت با مصوبات شورای عالی امنیت ملی تشخیص داده شده بود، وطن امروز را دادگاهی کرد. تقریباً دو سال بعد هم تیتر «خبر مرگش» که برای انتشار خبر مرگ پادشاه عربستان روی صفحه نخستش قرار گرفته بود، این روزنامه را دادگاهی کرد. همان سال مطلبی با تیتر «پسابرجام و نعل‌های وارونه» در این روزنامه به چاپ رسید که برای چندمین بار بر و بچه‌های وطن امروز را به دادگاه کشاند. با وجود این، اما روزنامه جنجالی کشورمان تقریباً از تمام اتهاماتش تبرئه شد. حاشیه‌سازی‌های وطن امروز آن‌قدر زیاد است که احتمالاً می‌شود درباره‌اش کتاب نوشت؛ به همین خاطر سر و ته حاشیه‌سازی‌های این روزنامه را با بخشی از مصاحبه مدیر مسئولش یعنی «مهرداد بذرپاش» جمع می‌کنیم: مسئولان دولت چون از نظر کار اجرایی ضعیف هستند، از منتقدان می‌ترسند و اینکه این روش آن‌ها با ژست آزادی‌بیان سازگاری ندارد. دبیرخانه شورای امنیت برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی با رویکرد سیاسی با منتقدان برخورد می‌کند، در حالی که این نهاد باید رویکرد فرابخشی داشته باشد تا به اعتبارش آسیب وارد نشود، همین نهاد در برابر اظهارات بعضی از مقامات دولتی که خلاف امنیت ملی بوده حتی تذکر هم نداده است».

روزنامه‌نگارهای تهاجمی

تقریباً دو روز پیش بود که صفحه اینستاگرام روزنامه وطن امروز با انتشار تصویری از اعضای تحریریه‌اش، پایان رسمی کار این روزنامه را اعلام کرد. در متن این پست اینستاگرامی آمده بود: «به اطلاع می‌رسانیم که روزنامه وطن امروز به‌دلیل مشکلات مالی از فردا منتشر نخواهد شد».

پست اینستاگرامی وطن امروز همانا و واکنش چهره‌های مختلف به آن همان! یکی از جنجالی ترین واکنش‌ها مربوط به «حسام الدین آشنا» مشاور رئیس جمهور بود. آقای آشنا با کنایه به تیترهای جنجالی و گزارش‌های پرسروصدای این روزنامه و مواضع گاه ضددولتی‌اش، در صفحه توییترش نوشته بود: «تا فضای سایبری هست، وطن امروز نیازی به کاغذ ندارد. نیروهای جوان و باانگیزه، یادداشت‌نویس‌های جسور، گرافیست‌های نوآور، تیترزن‌های قهار، حامیان سیاسی پرتوان؛ این نسل از روزنامه نگاران تهاجمی فقط سنگر عوض خواهند کرد».

در مقابل بودند چهره‌هایی هم که حسابی از خبر تعطیلی وطن امروز شوکه شده بودند. مثلاً علی قلهکی، روزنامه نگار و فعال رسانه‌ای در توییتر نوشته بود: «روزنامه وطن امروز چوب«استقلالِ مالی» و «حُریتِ سیاسی» خود را می‌خورد. روزنامه‌ای که نقش جدی در افشای جریان غرب‌گرای حامی برجام داشته، در روزهایی که «فلسفه مذاکره با غرب» درحال فروپاشی است، تعطیل شد! و جالب‌تر اینکه برخی از رسانه‌های حامی برجام با اسپانسرهای نفتی و غیرمسلمان سرپا هستند».

خبر مرگش؟!

منتقدان سرسخت وطن امروز که بارها با تیترهای تند و تیز و گزارش‌های تند و تیزتر نوازش شده بودند، احتمالاً اگر مثل «مهرداد بذرپاش» صاحبت تریبون مطبوعاتی بودند، به سبک خودش خبر تعطیلی این روزنامه را با تیتر «خبر مرگش» منتشر می‌کردند! درست مثل علی قنواتی، فعال رسانه‌ای اصول‌گرا که در واکنش به تعطیلی این روزنامه در توییتر نوشته است: «هر چیزی که روی کاغذ قطع بزرگ چاپ شود و از نرم‌افزار ایندیزاین برای صفحه‌آرایی استفاده کند «رسانه» نیست! وطن‌امروز در صورت وجود قانون درست برای مطبوعات و رسانه‌ها یا همان اول انتشار تعطیل می‌شد یا مجبور می‌شد رویه خود را اصلاح کند. تعطیلی یک روزنامه شادی ندارد، اما تعطیلی یک «خزعبل‌نامه» چرا؛ البته اگر در همان ابتدا اتفاق می‌افتاد! پس از ۱۰ سال خزعبل‌پراکنی؟ گریه هم دارد! وطن‌امروز با رانت و عدم شفافیت مالی متولد شد، با رانت و عدم شفافیت مالی زیست و با رانت و عدم شفافیت مالی به درک واصل شد»!

لحن تند و تیز و بی‌سابقه علی قنواتی اگرچه کمی تا قسمتی بی‌رحمانه به نظر می‌رسد اما شاید اهالی (سابق) وطن امروز را قانع کند که بعضی وقت‌ها آن‌قدر تند رفته‌اند که حتی هم طیف‌هایشان هم از آن‌ها دلسرد شده اند.  با وجود این، اما نمی‌شود بی‌انصافانه از تخته شدن در یک روزنامه خوشحال باشیم یا برای بیکاری همکارانمان پایکوبی کنیم؛ پس بگذارید آرزو کنیم وطن امروزی‌ها یک بار دیگر به جمع اهالی مطبوعاتِ کشورمان برگردند؛ اما این بار کمی منطقی‌تر و اصولی‌تر. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.